افزایش ذرات معلق در هوا و کاهش ضریب هوشی کودکان ایرانی!
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۷۹۷۶۷
بررسیهای یک مطالعه در سه منطقه با آلودگی بالا، متوسط و پایین در ایران نشان داد که سطوح بالاتر ذرات معلق در هوا میتواند با کاهش ضریب هوشی کودکان مرتبط باشد.
به گزارش ایران اکونومیست، آلودگی هوا عامل اصلی بسیاری از بیماریها، از جمله بیماریهای قلبی عروقی و تنفسی و بیماریهای عصبی در سراسر جهان است و به عنوان عامل بالقوه مرگومیر و بیماریهای حاد و مزمن شناخته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سالهای اخیر اثرات نامطلوب آلودگی هوا بر سلامت مغز و مشکلات رفتاری کودکان، موضوع داغی در میان محققان بوده است. مطالعات اپیدمیولوژیک نشان داده است که محیط زندگی و آلودگی هوا میتواند بر روی وزن هنگام تولد و الگوهای رشد در دوران کودکی تاثیرگذار باشد. کودکان در مراحل اولیه رشد مغز، به دلیل ایمنی پایینتر، تکثیر سلولی بالاتر، توانایی سمزدایی و ترمیم DNA کمتر، بیشتر در معرض آسیبها هستند. پاسخهای التهابی در پاسخ به مواجهه با ذرات معلق با وزن کم هنگام تولد، ضریب هوشی (IQ) پایین و پر فشاری خون همراه است.
مطالعهای که اخیراً گروهی از پژوهشگران پژوهشکده محیط زیست دانشگاه علوم پزشکی تهران که با همکاری دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و اداره حفاظت از محیط زیست منطقه ویژه اقتصادی عسلویه انجام دادند، حاکی از آن است که قرار گرفتن در معرض ذرات معلق کوچکتر ۲.۵ و ۱۰ میکرون، با کاهش ضریب هوشی در کودکان مرتبط است.
ذرات معلق در میان آلایندههای هوا یک نگرانی بزرگ بهداشت جهانی است. ذرات معلق محیطی بهویژه ذرات معلق با اندازه ۲.۵ میکرون و کوچکتر (PM۲.۵) میتوانند به دستگاه تنفسی نفوذ کنند، وارد جریان خون شوند و باعث سکته مغزی، نارسایی قلبی و مشکلاتی در سلامت روان شوند. همچنین مواجهه با ذرات معلق در طولانی مدت در مناطق شهری، عوارضی همچون واکنشهای التهابی در بدن ایجاد کنند و میتوانند به سیستم عصبی مرکز آسیب برسانند.
ضریب هوشی تواناییهای گسترده شناختی مانند توجه، حل مسئله، استدلال، دانش، برنامهریزی و خلاقیت را نشان میدهد و یک مطالعه همگروهی (کوهورت) در ایالات متحده در سال ۲۰۰۰ نشان داده که افزایش یک واحد ضریب هوشی، میتواند حدود ۵۵ تا ۶۵ میلیارد برای این کشور به ارمغان بیاورد. در حالی که تواناییهای شناختی تا حدی وراثتی هستند، عوامل محیطی مانند آلودگی هوا و ذرات معلق میتوانند بر IQ اثر بگذارند. کودکان کوچکتر مستعدترین گروه سنی در برابر ضریب هوشی هستند. بنابراین بسیاری از تحقیقات بر روی ارتباط بین IQ و ذرات معلق در کشورهای توسعه یافته از جمله کشورهای اروپایی، آمریکا و چین متمرکز شده است.
مطالعات در مورد ارتباط بین ذرات معلق محیطی در محیطهای شهری کشورهای در حال توسعه و مناطق کمبرخوردار، محدود است. به همین دلیل پژوهشگران کشور سه منطقه با سطوح مختلف آلودگی هوا در مناطق کم برخوردار ایران را انتخاب کردند و اثرات آلودگی هوا بر بهره هوشی کودکان شش تا هشت ساله این مناطق را مورد بررسی قرار دادند.
این مطالعه مقطعی از فروردین تا دی ماه سال ۱۳۹۸ انجام شد و در آن ۳۶۹ کودک ۶ تا ۸ ساله ساکن در سه منطقه کمبرخوردار استان بوشهر مورد بررسی قرار گرفتند. کودکانی وارد این مطالعه شدند که بومی آن مناطق بودند، والدین سیگاری و والدین دارای سابقه پزشکی خاص نداشتند. همچنین کودکانی بودند که سابقه بیماری، ضربه، بستری در بیمارستان نداشتند. کودکان دارای اوتیسم، عقبماندگی ذهنی، نقصهای مادرزادی، سکونت غیر دائمی و کودکانی که در مجاورت دکلهای مخابراتی زندگی میکردند، از این مطالعه حذف شدند.
در این مطالعه میزان غلظت ذرات معلق کوچکتر از ۲.۵ و ۱۰ میکرون در فضای داخلی ساختمان مسکونی و محیط خارجی اندازهگیری شد. همچنین ضریب هوشی یا IQ این کودکان نیز بر اساس مقیاس Raymond B. Cattell scale I مورد ارزیابی قرار گرفت و کودکان از نظر ضریب هوشی در هفت دسته پایین، کمتر از متوسط، متوسط کم، متوسط، متوسط بالا، خوب و عالی دستهبندی شدند.
برای اینکه عوامل مداخلهگر دیگری که میتوانند بر ضریب هوشی موثر باشند، کنترل شوند، پرسشنامه در مورد عوامل اجتماعی جمعیت شناختی شامل جنسیت، سن، زایمان طبیعی یا سزارین، تحصیلات مادر، وضعیت اقتصادی طراحی شد. سطح تحصیلات مادران کودکان به سه گروه زیر دیپلم، دیپلم و دانشگاه تقسیم شد. وضعیت اقتصادی نیز با در نظر گرفتن خانواده با دوام، وضعیت مسکن، وضعیت سلامت و زیرساخت به سه گروه بالا، متوسط و پایین تقسیم شدند.
افزایش ذرات معلق در هوا و کاهش ضریب هوشی کودکان
بررسیهای این مطالعه نشان داد که بین افزایش ذرات معلق کوچکتر از ۲.۵ میکرون و کوچکتر از ۱۰ میکرون (PM2.5 و PM10) در هوا و کاهش ضریب هوشی در کودکان رابطه وجود دارد.
در این مطالعه میانگین غلظت ذرات معلق ۱۰ میکرون و کوچکتر در مناطق با آلودگی بالا، حدود ۶۲ گرم بر متر مکعب بیشتر از مناطق با آلودگی کم و حدود ۳۳ گرم بر متر مکعب بیشتر مناطق با آلودگی متوسط بود. همچنین میانگین غلظت ذرات معلق ۲.۵ میکرون و کوچکتر در مناطق با آلودگی بالا، حدود ۴۵ گرم بر مترمکعب بیشتر از مناطق با آلودگی کم و حدود ۲۶ گرم بر مترمکعب بیشتر از مناطق با آلودگی متوسط بود.
ضریب هوشی کودکان در مناطق با آلودگی کم، ۱۶.۶۲ امتیاز بیشتر از کودکانی بود که در مناطق آلوده زندگی میکردند. همچنین کودکانی که در مناطق با آلودگی متوسط زندگی میکردند، ضریب هوشی ۷.۴۸ امتیاز بالاتر از کودکان منطقه آلوده داشتند.
یکی دیگر از نتایج این مطالعه این بود که کودکانی که در معرض آلایندههای هوای داخل خانه قرار داشتند، به طور قابل توجهی نمرات IQ پایینتری داشتند. کودکانی که در ساختمانهایی با مصرف سوخت گاز مایع (LPG) زندگی میکردند، نسبت به کودکانی که در ساختمانهای با سوخت هیزم و ... (سوخت زیست توده) زندگی میکردند، ضریب هوشی بالاتری داشتند.
ارتباط وضعیت اقتصادی اجتماعی و ضریب هوشی
یافته دیگر این مطالعه نشان داد که شاخص فلاکت و مواجهه با ذرات معلق بر ضریب هوشی کودکان اثرگذار است. مواجهه با ذرات معلق میتواند به بخشهایی از مغز از جمله هیپوکامپ، قشر پیشانی و ماده سفید آسیب برساند.
به علاوه کودکانی که در خانوادههای پردرآمد زندگی میکنند نیز ممکن است بیشتر در معرض تجربیات و موقعیتهایی قرار بگیرند که به افزایش ضریب هوشی کمک میکند. همچنین بزرگ شدن در خانوادههای کمدرآمد از طریق احتمال قرار گرفتن همزمان در معرض سایر عوامل استرسزای محیطی مانند خشونت و شروع زودهنگام مصرف الکل، میتواند بر ضریب هوشی تأثیر منفی بگذارد.
البته این مطالعه نیز همچون تحقیقات دیگر محدودیتهایی نیز داشته است. از جمله اینکه نیاز به تحقیقات بیشتری در مورد تاثیر متغیرهای دیگری مانند ژنتیک، نژاد، اندازه دور سر، وزن کودکان و سبک زندگی بر ضریب هوشی وجود دارد. از سوی دیگر یکی از نقاط قوت این تحقیق آن است که سه منطقه مختلف از نظر آلودگی که در این مطالعه بررسی شده، در محدوده جنوب ایران قرار دارد و این نزدیک بودن این مناطق میتواند به قویتر شدن نتایج این مطالعه کمک کند.
در نهایت میتوان گفت که بر اساس یافتههای این مطالعه بین سطوح بالاتر ذرات معلق در هوا و بهرههوشی پایین کودکان ارتباط وجود دارد.
به گفته پژوهشگران این تحقیق؛ یافتههای این پژوهش میتواند به مسئولان کمک کند تا تصمیمات مناسبی برای تقویت ضریب هوشی کودکان ساکن در مناطق آلوده، اتخاذ کنند.
یافتههای این مطالعه به صورت مقاله علمی با عنوان « Exposure to ambient air pollution and socio-economic status on intelligence quotient among schoolchildren in a developing country» در ژورنال Environmental Science and Pollution Research منتشر شده است.
در انجام این تحقیق مرتضی سیفی، مسعود یونسیان، کاظم ندافی، رامین نبیزاده و امیرحسین محوی؛ محققان پژوهشکده محیط زیست دانشگاه علوم پزشکی تهران، سینا دوبرادران از گروه مهندسی بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، مهدی تنها زیارتی از اداره حفاظت محیط زیست سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس عسلویه، شاهرخ نظمآرا و میرسعید یکانینژاد از دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران با یکدیگر مشارکت داشتند.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: ضریب هوشی ، ذرات معلق ، آلودگی هوا ، پژوهشکده محیط زیست دانشگاه علوم پزشکی تهران ، دانشگاه علوم پزشکی بوشهر ، دانشگاه علوم پزشکی تهران
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: ضریب هوشی ذرات معلق آلودگی هوا دانشگاه علوم پزشکی بوشهر دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشگاه علوم پزشکی تهران مواجهه با ذرات معلق مناطق با آلودگی ضریب هوشی کودکان ذرات معلق در هوا کاهش ضریب هوشی زندگی می کردند بر ضریب هوشی آلودگی هوا ۱۰ میکرون محیط زیست سه منطقه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۷۹۷۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا تمدنها با گذشت زمان شکنندهتر میشوند؟ (+عکس)
ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ یکی از کلیشههای تاریخ است و این فرضیه که تمدنها، دولتها یا جوامع رشد کرده و سپس افول میکنند ایده رایجی است. اما آیا چنین چیزی واقعا حقیقت دارد؟
به گزارش زومیت، گروهی از پژوهشگران از زمینههای علمی مختلف بزرگترین مطالعه تا به امروز را انجام دادند تا دریابند آیا پیری جامعه را میتوان در سوابق تاریخی مشاهده کرد یا خیر. نتایج آنها که در مجلهی PNAS منتشر شده است، نشان میدهد دولتها پیر میشوند و احتمال انحطاط آنها با گذشت زمان بهتدریج بیشتر میشود.
فناپذیری دولتهاتعریف تمدن یا جامعه دشوار است و مورد اول معمولا بار معنایی ناخوشایندی همراه خود دارد. پژوهشگران درعوض تجزیهوتحلیل خود را به دولتهای پیشامدرن محدود کردند: تشکیلات متمرکزی که قوانینی را بر قلمرو و جمعیت خاصی اعمال میکنند (مثل دولت-ملتهای ایالات متحده و چین امروزی). آنها رویکردی آماری را در دو مجموعه داده پیاده کردند و مجموعه دادههای انحطاط دولتها را که شامل ۳۲۴ دولت در طول ۳۰۰۰ سال بود (از سال ۲۰۰۰ قبل از میلاد تا سال ۱۸۰۰ پس از میلاد) ایجاد کردند. دادهها از پایگاههای داده متعددی جمعآوری شد.
با گذشت زمان، آسیبپذیریها موجب کاهش تابآوری جوامع پیشامدرن میشد.پژوهشگران در مطالعه خود تکنیکی به نام «آنالیز بقا» را بهکار بردند و طول عمر دولتها را تجزیهوتحلیل کردند. اگر اثر پیری وجود نداشته باشد، میتوان توزیع مستقل از سنی را انتظار داشت که در آن احتمال به پایان رسیدن عمر یک دولت در سال اول و در سال صدم یکسان است.
مطالعهای قبلی روی ۴۲ امپراطوری نیز دقیقا همین موضوع را نشان داده بود. اگرچه در مجموعه داده بزرگتر مطالعه جدید، پژوهشگران الگوی متفاوتی را شاهد بودند.
در هر دو پایگاه داده، خطر به پایان رسیدن دولتها در طول دو قرن اول افزایش مییافت و پس از آن در سطح بالایی ثابت میماند. یافتهها منعکسکننده تجزیهوتحلیل اخیر دیگری از بیش از ۱۶۸ رویداد بحران تاریخی است. میانگین مدت زمان بقای سیاستها در پایگاه داده بحران آنها تقریبا ۲۰۱ سال بود.
احتمال فروپاشی جوامع با گذشت زمان بیشتر میشودحتی وقتی سلسلهها از تجزیهوتحلیل کنار گذاشته شد، روند پیری مشاهده میشد. سلسلهها برپایه روابط خونی ساخته میشوند، معمولا عمر کوتاهی دارند و اغلب به دلیل اختلاف بر سر جانشینی یا سقوط تبار خانوادگی از بین میروند.
یافتههای جدید با مطالعات پیشین درمورد کند شدن بحرانی پشتیبانی میشود. قبل از اینکه سیستم پیچیدهای دستخوش تغییری در مقیاس بزرگ در ساختار شود، اغلب با سرعت کمتری میتواند از بحرانها بهبود پیدا کند.
اکنون شواهدی از چنین کندشدن بحرانیای برای دو گروه تاریخی مختلف داریم: اولین کشاورزان اروپای نوسنگی و جوامع پوئبلو جنوب غربی ایالات متحده. حدود ۴ هزار تا ۸ هزار سال پیش، کشاورزان دوران نوسنگی در سراسر ترکیه امروزی تا اروپا گسترش پیدا کردند.
آنها سپس بحرانهای دورهای را پشت سر گذاشتند که در آن در پی درگیریها و جنگها کاهش جمعیت و مکانهای کشاورزی و دور شدن از کشاورزی غلات رخ داد.
جوامع پوئبلو کشاورزان ذرت بودند که بزرگترین ساختمانهای غیرخاکی را در ایالات متحده و کانادا پیش از آسمانخراشهای فلزی شیکاگو در دهه ۱۸۰۰ ساختند. این جوامع چندین چرخه رشد و رکورد را پشت سر گذاشتند و با تجربه حوادث بحرانی در حدود سالهای ۷۰۰، ۸۹۰ و ۱۲۸۵ پس از میلاد به پایان رسیدند.
طی هرکدام از این رویدادها، جمعیت، ذرت و شهرسازی کاهش یافت درحالی که خشونت افزایش پیدا کرد. این چرخهها بهطور متوسط دو قرن طول میکشید و با الگوی وسیعتری که پژوهشگران پیدا کردند، مطابقت داشت. هم برای اولین کشاورزان اروپا و جوامع پوئبلو، جمعیت درست پیش از فروپاشی، آهستهتر از بحرانهایی مانند خشکسالی بهبود مییافتند.
با گذشت زمان سرعت بهبود جوامع پوئبلو از بحرانهای اجتماعی مانند خشکسالی کندتر میشد.مطالعه جدید محدودیتهایی دارد که باید درنظر گرفت. اول اینکه دولتها به شکلهای مختلفی به پایان میرسند. آنها میتوانند بهسادگی تغییری در طبقه برتر حاکم باشند یا ممکن است فروپاشی اجتماعی رخ دهد که شامل نابودی دولت، نوشتار، ساختارهای تاریخی و کاهش جمعیت باشد.
حتی در میان جوامعی که دچار فروپاشی کامل میشدند، بسیاری از جوامع باقی میماندند و رونق میگرفتند. این پایان لزوما چیز بدی نیست. بسیاری از دولتهای پیشامدرن ظالم و غارتگر بودند. برای مثال، امپراطوری روم غربی در اواخر عمر خود سهچهارم مسیر به سمت حداکثر سطح نابرابری ثروت را که از نظر تئوری ممکن است، پیموده بود.
نکتهی دیگری که باید درباره تجزیهوتحلیل جدید درنظر داشت، این است که اعداد مطالعه جدید براساس تاریخهای آغاز و پایان مورد قبول در گزارشهای تاریخی و باستانشناسی است. درمورد این تاریخها معمولا اختلافنظر وجود دارد. بهعنوان مثال، آیا امپراطوری روم شرقی در سال ۱۴۵۳ با سقوط پایتخت آن یعنی قسطنطنیه یا غارت قسطنطنیه و تقسیم قلمروهای آن توسط مبارزان صلیبی در سال ۱۲۰۴ یا از دست دادن گسترده قلمرو در طول قرن هفتم به پایان رسید؟
گرچه مطالعه جدید محدودیتهایی دارد، بزرگترین مطالعهای است که تا به امروز درباره این موضوع انجام شده است و یافتهها در دو مجموعه داده بزرگ با هم یکسان بودند.
نابرابری، تخریب محیط زیست و رقابت نخبگان در فروپاشی دولتهای گذشته نقش داشته استگام بعدی این است که بررسی شود چه عواملی موجب افزایش طول عمر جامعه میشود و چه عواملی بهتدریج بر آسیبپذیری جوامع میافزایند. دولتها ممکن است به دلایل مختلفی با گذشت زمان تابآوری خود را از دست بدهند.
افزایش نابرابری، نهادهای بهرهکش و درگیری بین صاحب منصبان میتوانند در طول زمان اصطکاک اجتماعی را افزایش دهند. تخریب محیط زیست نیز میتواند اکوسیستمهایی را که سیاستها بدانها وابسته هستند، تضعیف کند. شاید خطر بیماری و درگیری با افزایش تراکم شهرها افزایش پیدا کند یا از دست دادن تابآوری ممکن است به دلیل ترکیبی از علل مختلف باشد.
آیا دنیای مدرن ما پیر میشود؟آیا الگویهای پیری در دولتهای پیشامدرن میتواند در دنیای امروز نیز اهمیتی داشته باشد؟ پژوهشگران فکر میکنند اینطور است، اما اینکه آیا سیستم جهانی امروزه همان الگوهایی را دنبال میکند که در مطالعه شناسایی شد، مشخص نیست. بااینحال، در جهان امروز نابرابری، تخریب محیط زیست و رقابت نخبگان وجود دارد و همه این عوامل بهعنوان پیشگام فروپاشی دولتهای گذشته در تاریخ بشر مطرح شدهاند.
پیش از فروپاشی دولتها، نابرابری در جامعه افزایش مییابد.در سطح جهان، یک درصد از ثروتمندترین افراد تقریبا نیمی از ثروت جهان را در اختیار دارند، درحالیکه نیمه پایینی جمعیت حدود ۰٫۷۵ درصد ثروت را در اختیار دارند. تغییرات اقلیمی جهان امروز بیسابقه است و شدت آن بیشتر از رویدادهایی است که در گذشته موجب انقراضهای جمعی شد.
۶ مورد از ۹ سیستم کلیدی زمین که جهان به آنها متکی است، به مناطق پرخطر تبدیل شدهاند. ازسوی دیگر، درگیری بین نخبگان اقتصادی به دو قطبی شدن و ایجاد بیاعتمادی در بسیاری از کشورها دامن زده است.
برخلاف دولتهای گذشته، دنیای امروز تاحد زیادی به هم پیوسته و جهانی شده است؛ درحالیکه شکنندهشدن و به پایان رسیدن یک دولت معمولا برای جهان گستردهتر بیاهمیت است، بیثباتی ابرقدرتهایی نظیر ایالات متحده میتواند باعت اثر دومینویی در آنسوی مرزهای این کشور شود.
هم دنیاگیری کووید ۱۹ و هم بحران مالی جهانی سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۸ نشان دادهاند که چگونه ارتباطات نزدیک میتواند موجب تقویت شوکها در زمان بحران شود. نمونههایی از این اتفاق را در بسیاری از سیستمهای پیچیده دیگر میتوان مشاهده کرد. اکوسیستمهای صخرههای مرجانی به هم پیوستهی متراکم در خنثی کردن شوکهای کوچک عملکرد خوبی دارند، اما ضربات بزرگ را معمولا تقویت میکنند.
اکثر دولتهای امروزی بهطور قابلتوجهی با امپراطوریهای گذشته متفاوت هستند. تولید صنعتی، تواناییهای تکنولوژیکی عظیم و همچنین بوروکراسیهای حرفهای و نیروهای پلیس همگی احتمالا دولتهای با ثباتتر و مقاومتری ایجاد خواهند کرد.
بااینحال، فناوری ما همچنین تهدیدها و منابع آسیبپذیری جدیدی مانند سلاحهای هستهای و گسترش سریعتر عوامل بیماریزا را به ارمغان آورده است. ما همچنین باید مراقب استقرار دولتهای سرکش باشیم. تابآوری و ماندگاری لزوما همه جا مثبت نیست. با این وجود، امیدواریم درک تاریخ گذشته بتواند به جلوگیری از اشتباهات پیشین ازجمله منابع احتمالی پیری جامعه کمک کند.
کانال عصر ایران در تلگرام